بی شک هیئات مذهبی هفتگی با محوریت مساجد بهترین سنگر و مستحکمترین دژ در مقابل تهاجم فرهنگی می باشند. همه ما کما بیش شاهد بوده ایم گرایش به فساد و انحراف در کسانی که به نوعی با این هیئت ها ارتباط تنگاتنگ داشته اند بسیار کمتر از دیگران بوده است.
تهاجم فرهنگی روز به روز ابعاد تازه تری پیدا می کند؛ دشمن هر روز با استفاده از انواع دستاوردهای نوین مانند ماهواره، اینترنت، مجلات مبتذل، رمان های منحرف کننده و ... ایمان جوانان و نوجوانان را که از مهمترین سرمایه های جامعه اسلامی ما می باشند مورد هدف قرار داده است و متأسفانه دراین کار موفقیت های بسیاری هم داشته است، چه باید کرد؟ عده ای جاهلانه یا عامدانه این شبیخون را «توهم» می دانند، عده ای به صورت فردی دست به مقابله زده اند و عده ای نیز قرار است بعد از «خودسازی» کاری کنند! و در نهایت گروهی دیگر مأیوسانه فقط زبان به لعن و نفرین گشوده اند؛ بدون این که کمترین اقدامی انجام دهند. به هر حال روشن است که از طرفی کار فردی جوابگو نخواهد بود و از طرف دیگر امید بستن به مراکز دولتی ساده لوحانه است پس چه باید کرد؟
بی شک هیئات مذهبی هفتگی با محوریت مساجد بهترین سنگر و مستحکمترین دژ در مقابل تهاجم فرهنگی می باشند. همه ما کما بیش شاهد بوده ایم گرایش به فساد و انحراف در کسانی که به نوعی با این هیئت ها ارتباط تنگاتنگ داشته اند بسیار کمتر از دیگران بوده است. از این رو منادیان اباحی گری در سال های اخیر با نشانه گرفتن این مراکز حساس و تأثیرگذار و با القای انواع شبهات، سعی در به رکود کشیدن این مراکز داشته اند.
از سوی دیگر نمی توان آفاتی را که کمابیش دامنگیر این مراکز مذهبی شده است نادیده گرفت؛ آفاتی که بر اثر افراط و تفریط ها و گاهی به خاطر بینش بعضی از گردانندگان این هیئات موجب شده است که آثار مورد انتظار از این مراکز گرانقدر چندان برآورده نشود. البته بیان دقیق ثمرات، آفات و باید ها و نبایدهای میئات مذهبی احتیاج به مقاله مبسوطی دارد و می تواند موضوع خوبی برای یک پایان نامه باشد. آن چه در ذیل می خوانید مرور اجمالی آفات این مراکز است. هر چند به خاطر طولانی نشدن این نوشته از ذکر نقاط مثبت بسیار آن صرف نظر کرده و آن را به فرصتی دیگر موکول می کنیم.
آفات هیئات مذهبی:
مداحی:
1-1. سبک مداحی؛ چند سالی است که تعداد محدودی از مداحان که شاید نیت خوبی هم داشته باشند سبک های مداحی خود را از خوانندگان مبتذل ایرانی، ترکیه ای و هندی می گیرند به نوعی که افراد آشنا به آن سبک ها به راحتی تشخیص می دهند که این سبک، سبک فلان خواننده منحرف است. البته مداحی، نوعی هنر متعهد است و انتظار این که مدحی حتما بدون صدای زیبا خوانده شود منطقی به نظر نمی رسد؛ ولی سخن در این است که آن مداح با کدام اجازه شرعی نوار فلان خانم یا آقای مبتذل خوان را گوش می کند تا بتواند شعر خود را در قالب آن سبک بریزد. مگر نه این است که هدف وسیله را توجیه نمی کند. چرا خود این آقایان ذوق به خرج نمی دهند تا سبک خاصی را ابداع کنند؟
2-1. نپرداختن به ادعیه؛ ادعیه اهل بیت، گنجینه های گران قیمتی هستند که با تلاش زاید الوصف عالمان پیشین در طی قرون متمادی حفظ شده و به دست ما رسیده است؛ ادعیه ای که عرفان ناب، اخلاق و تربیت دینی در آن موج می زند؛ ولی به خاطر آشنا نبودن تعداد بسیاری از مداحان با زبان عربی، به این ادعیه ارزشمند کمتر توجه می شود و به جای آن بازار شعرهای عامیانه بعضا کم محتوا و سست، بسیار داغ است. از تبعات منفی این روش می توان به موارد بسیاری تغییر ذائقه های روانی مردم و محروم ماندن از فضایل فراوان ادعیه اشاره کرد.
با این وجود، تراه از میان بردن این آفت در دست روحانیت است؛ پیشنهاد حقیر این است که در مراکزی مانند سازمان تبلیغات، قسمت هایی برای تربیت مداح احداث شود (در بعضی از شهرها این مراکز دایر شده است) و برای جوانان مشتاق به مداحی دروسی مانند صرف و نحو، تفسیر قرآن و شرح ادعیه، تاریخ اهل بیت و احکام وبعی از دروس لازم به صورت فشرده آموزش داده شود (البته اگر این دوره در اردوهای تابستانی انجام شود با استقبال بهتر و بیشتری قرار می گیرد).
3-1. روضه های جعلی؛ یکی دیگر از آفاتی که همه شما تا حدود زیادی با آن آشنا هستید، رواج روضه های ساختگی برای تحت تأثیر قرار دادن مستمعین است؛ روضه های ساختگی یا به قول شهید مطهری (زهر ماری)؛ موجب تحریف بسیاری از وقایع عاشورا می شود. شهید علامه مطهری در کتاب حماسه حسینی به طور تفصیلی به این مطلب پرداخته است.
1. نپرداختن به نقاط نورانی کربلا؛ یکی از کم توجهی های بعضی از روضه خوان ها چه روحانی و چه غیر روحانی است که فقط نقاط غمناک و تاریک کربلا را می بینند، همان بینشی که ملایکه معترض در ابتدای خلقت حضرت آدم داشتند و حال آن که سوای فضاحت های دشمنان امام حسین(ع) در مقابل اقیانوسی از ایثار، معرفت، عرفان و حماسه موج می زند. ثمره بیان این نقاط نورانی از لحاظ تربیتی اگر بیش از نقاط تاریک کربلان نباشد کمتر هم نیست.
رسوم عزاداری
آفات «علم»
2-1. یکی از نشان های عزاداری در بسیاری از هیئت های مذهبی حمل علم آهنی است؛ اگر چه حمل علم به نظر اکثر مراجع کار مغایر با شرع نمی باشد ولی چند سالی است که در بعضی جاها این وسیله ابزاری در دست عده ای با نیت های ناخالص شده است؛ به عنوان نمونه:
در بعضی از مناطق علم هایی است که مردم معتقدند که این علم ها به جوش می آیند و حامل خود را به دنبال خود می کشند و هر وقت این علم به کسی حمله کرد آن شخص، فرد بی دینی است. جالب این که این علم ها همیشه در دست افراد معلوم الحال به جوش می آیند و در خیلی از مواقع به افراد مؤمن و معتبر حمله می کنند!
«قمه زدن»
از برنامه هایی که هیچ ارتباطی با اهداف امام حسین(ع) ندارد، تیغ، قمه و قفل زدن است. مقام معظم رهبری در این باره می فرماید: «در قدیم الایام در بین طبقه عوام الناس معمول بود که روزهای عزاداری به بدن خودشان قفل می زند بعد هم در مذمت این کار، بزرگان و علما گفتند و بر افتاد، ولی حالا باز هم شروع کرده اند. قمه زدن هم همین طور است این کار، کار غلطی است. یک عده قمه ها را بگیرند، به سرهای خودشان بزنند و خون ها را بریزند که که چه شود؟ کجای این حرکت، عزاداری است. (حوزه و روحانیت، ج 2، ص 173.)
استاد شهید مطهری در مورد تاریخچه قمه زنی می فرماید: «قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکس های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید.» (جاذبه و دافعه علی(ع)، ص 165.)
«موسیقی»
یکی دیگر از کارهایی که با فرهنگ عاشورا مناسبت ندارد ترویج موسیقی است؛ موسیقی از ساده ترین شکل آن یعنی طبل و نی و شیپور شروع شده و امروزه به ارگ و ... رسیده است. این همان برنامه ای است که در طول مدت های مدیدی در کلیساها انجام می شد (و بعدها از قفقاز وارد ایران شد) هدف مسیحیان از این کار، ایجاد جاذبه برای کلیساها می باشد؛ ولی با توجه به پتانسیل های جذاب دین، هیچ نیازی به این جاذبه های کاذب نیست؛ به ویژه این که مقام معظم رهبری فرمودند: «ترویج موسیقی با آرمالن های بلند انقلاب اسلامی سازگار نیست.»
نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که این آفات به مرور زمان به صورت فرهنگ و سنت در آمده است و از میان برداشتن آنها احتیاج به طول زمان و تأکید فراوان دارد؛ بنابراین برخورد با این آفات باید بسیار دقیق، هوشیارانه و بدون ایجاد تنش باشد. نکته دیگر این که هیئات مذهبی با دارا بودن آفات نسبتا زیاد، هنوز از بی نظیرترین مراکز مذهبی، جهت حفظ و تقویت ایمان مردم و افزایش معرفت آنهاست. حال اگر بتوان با یک برنامه منسجم ضمن بالا بردن بینش مسؤولان هیئات، ذاکرین اهل بیت و در نهایت توده مردم، این آفات را کاهش داد می توان تأثیر این هیئت ها را تا چندین برابر افزایش داد. به ویژه در صورتی که بتوان هیئات مذهبی را به صورت نظام یافته با هم مرتبط کرد تا همه آنها همانند اعضاء یک بدن، اهداف مشخص و متعددی را دنبال کنند؛ هر چند این عمل مشکل است ولی غیر ممکن نیست. |